1 از خیالات این و آن بگذر همچو ما از سر جهان بگذر
اولین نفری باشید که نظر میدهید
این شعر چه حسی در تو زنده کرد؟ برداشتت رو بنویس، تعبیرت رو بگو، یا پرسشی که در ذهنت اومده رو مطرح کن.
1 نعمت الله است دائم با خدا نعمت از الله کی باشد جدا
2 در دل و دیده ندیدم جز یکی گر چه گردیدم بسی در دو سرا
1 خرد پیمانهٔ انصاف اگر یک بار بردارد بپیماید هر آن چیزی که دهقان زیر سر دارد
2 خرد عقل است و پیمانه قناعت نزد درویشان برو مجمل مفصل کن خرد این زیر سر دارد
1 صد دوا بادا دوای درد بی درمان ما دُرد دردش نوش کن گر می بری فرمان ما
2 خون دل در جام دیده عاشقانه ریختیم بر امید آنکه بنشیند دمی بر خوان ما
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به