بیا که داد صبوح از بهار بستانیم از جلال عضد غزل 213

جلال عضد

آثار جلال عضد

جلال عضد

بیا که داد صبوح از بهار بستانیم

1 بیا که داد صبوح از بهار بستانیم برات بی غمی از روزگار بستانیم

2 بیا که هر چه بدان دسترس بود بدهم ز دست و جام مَی خوشگوار بستانیم

3 اگر ز توبه در اندیشه ای به گردن ما که فتوی از گل و از نوبهار بستانیم

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر