ترک سر ناگفته دل بر مهر از قصاب کاشانی غزل 287

قصاب کاشانی

آثار قصاب کاشانی

قصاب کاشانی

ترک سر ناگفته دل بر مهر جانان بسته‌ای

1 ترک سر ناگفته دل بر مهر جانان بسته‌ای نیستی عاشق چرا بر خویش بهتان بسته‌ای

2 سعی کن ای دیده تا پیدا کنی سرچشمه‌ای چون صدف دل را چرا بر ابر نیسان بسته‌ای

3 هیچ‌کس از سحر چشمت سر نمی‌آرد برون از نگاهی راه بر گبر و مسلمان بسته‌ای

4 منزل جمعیت آسایش دل‌ها است این چیست این تهمت که بر زلف پریشان بسته‌ای

5 در لبت موج تبسم بخیه دل‌های ما است خون چندین زخم از گرد نمکدان بسته‌ای

6 صید دام افتاده را صیاد بندد بال و پر حیرتی دارم که چونم رشته بر جان بسته‌ای

7 کی فراموشت کنم ای جان گره بگشا ز زلف از چه‌ام این رشته بر انگشت نسیان بسته‌ای

8 گوسفند تو است قصاب از نظر نندازیش تربیت کن بهترش چون خویش قربان بسته‌ای

عکس نوشته
کامنت
comment