- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 مرا با خار غم بگذار و گشت باغ و گلشن کن پی آرایش بزم حریفان گل به دامن کن
2 تو شمع مجلس افروزی ، من سرگشته پروانه مرا آتش به جان زن دیگران را خانه روشن کن
3 مکن نادیده وز من تند چون بیگانگان مگذر مرا شاید که جایی دیده باشی چشم بر من کن
4 چو کار من نخواهد شد به کام دوستان از تو هلاکم ساز باری فارغم از طعن دشمن کن
5 ببین وحشی که چون سویت به زهر چشم میبیند ترا زان پیش کز مجلس براند عزم رفتن کن