-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ترک من، چون حلقهٔ مشکین کاکل بشکند لاله را دلخون کند، بازار سنبل بشکند
2 ور خرامان سرو گلنارش کند میل چمن سرو را از پا در اندازد، دل گل بشکند
3 تا هلال ابروی جانان ز چشمم دور شد اندر این ره، سیلها باشد که صد پل بشکند
4 چون نسیم صبحگاهی پردهٔ گل بردرد خار غم اندر دل مجروح بلبل، بشکند
5 ای صبوحی سرّ و حدت را، ز دست خود مده تا خیال زهد و تقوا را توکّل بشکند