پیرمردی لطیف در بغداد از سعدی شیرازی گلستان 44

سعدی شیرازی

آثار سعدی شیرازی

سعدی شیرازی

پیرمردی لطیف در بغداد

1 پیرمردی لطیف در بغداد دخترک را به کفشدوزی داد

2 مردک سنگدل چنان بگزید لب دختر که خون از او بچکید

3 بامدادان پدر چنان دیدش پیش داماد رفت و پرسیدش

4 کای فرومایه این چه دندان است؟ چند خایی لبش؟ نه انبان است

5 به مزاحت نگفتم این گفتار هزل بگذار و جِد از او بردار

6 خوی بد در طبیعتی که نشست ندهد جز به وقت مرگ از دست

عکس نوشته
کامنت
comment