آخر ای سرو قد سیب زنخدان از سیف فرغانی غزل 207

سیف فرغانی

آثار سیف فرغانی

سیف فرغانی

آخر ای سرو قد سیب زنخدان تا چند

1 آخر ای سرو قد سیب زنخدان تا چند دل بیمار من از درد تو نالان تا چند

2 از پی یافتن روز وصالت چون شمع خویشتن سوختن اندر شب هجران تا چند

3 زآرزوی لب خندان تو هر شب ما را خون دل ریختن از دیده گریان تا چند

4 گل خندانی و ما در غم تو گریانیم آخر این گریه ما زآن لب خندان تا چند

5 آشکارا نتوانم که برویت نگرم عشق پیدا و نظر کردن پنهان تا چند

6 تو چو یوسف شده بر تخت عزیزی بجمال من چو یعقوب درین کلبه احزان تا چند

7 یک جهان بی خبر از مشرب وصلت سیراب قسم ما تشنگی از چشمه حیوان تا چند

8 دشمنان بهر تو ای دوست جفاگوی منند بردباری من و طعنه ایشان تا چند

9 سیف فرغانی از عشق تو سودایی شد خود نگویی تو که بیچاره بدین سان تا چند

عکس نوشته
کامنت
comment