1 لنگ دوندهست، گوش نی و سخنیاب گنگ فصیح است، چشم نی و جهان بین
2 تیزی شمشیر دارد و روش مار کالبد عاشقان و گونهٔ غمگین
1 اگر گل آرد بار آن رخان او، نه شگفت هر آینه چو همه میخورد گل آرد بار
2 به زلف کژ ولیکن به قد و قامت راست به تن درست ولیکن به چشمکان بیمار
1 تو ازفرغول باید دور باشی شوی دنبال کار و جان خراشی
1 ملکا، جشن مهرگان آمد جشن شاهان و خسروان آمد
2 خز به جای ملحم و خرگاه بدل باغ و بوستان آمد
1 هرکه نامخت ازگذشت روزگار نیز ناموزد ز هیچ آموزگار