شراب لعل که سرمایه حیات از اسیر شهرستانی غزل 101

اسیر شهرستانی

آثار اسیر شهرستانی

اسیر شهرستانی

شراب لعل که سرمایه حیات من است

1 شراب لعل که سرمایه حیات من است که جوش خضر جگر تشنه نبات من است

2 ز بحر تشنه لبی التجا به کس نبرم دل شکسته من کشتی نجات من است

عکس نوشته
کامنت
comment