- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 لیک اگر پند من آری به گوش مصلحت آن ست که مانی خموش
2 چل شد و درین جهت آمد نشست پیش مبین بیش که افتی به شست
3 تو بت توبهست ، گرانی مکن روی به پیر یست، جوانی مکن
4 بار خدایا! من غافل به راز، این ورق ساده که بستم طراز
5 گر چه که امروز جمال من ست عاقبت الا مر وبال من ست
6 عفو کن آن را که رضای تو نیست تو به ده از هر چه برای تو نیست
7 چون زتو شد این همه ناچیز چیز هم تو کنی در دل خلقی عزیز
8 عیب شناسان به کمین مناند بی هنر ان جمله به کین من آند
9 تو به کرم ، عیب من عیب کوش در نظر عیب شناسان بپوش