- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 کار عشق از وصل و هجران درگذشت درد ما از دست درمان درگذشت
2 کار، صعب آمد به همت برفزود گوی، تیز آمد ز چوگان درگذشت
3 در زمانه کار کار عشق توست از سر این کار نتوان درگذشت
4 کی رسم در تو که رخش وصل تو از زمانه بیست میدان درگذشت
5 فتنهٔ عشق تو پردازد جهان خاصه میداند که سلطان درگذشت
6 جوی خون دامان خاقانی گرفت دامنش چه، کز گریبان درگذشت