- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 کرد رفت از مردمان اندر جهان اقوال ماند همعنان شوخ چشمی در جهان آمال ماند
2 از فصیحان و ظریفان پاک شد روی زمین در جهان مشتی بخیل کور و کر و لال ماند
3 در معنی در بن دریای عزلت جای ساخت وز پی دعوی به روی آبها آخال ماند
4 صدرها از عالمان و منصفان یکسر تهیست صدر در دست بخیل و ظالم و بطال ماند
5 عدل گم گشت و نمییابد کسی از وی نشان ظلم جای وی گرفت و چند ماه و سال ماند
6 عدل نوشروان و جور معتصم افسانه شد وز بزرگیشان به چشم مردمان تمثال ماند
7 رفت سید از جهان و چند مشکل کرد حل بوحنیفه رفت و زو در گرد عالم قال ماند
8 نیست گویی در جهان جز فیلی از اصحاب فیل شد نجاشی وز فسونش چند گون اشکال ماند
9 شد ملک محمود و ماند اندر زبانها مدح اوی عنصری رفت و ازو گرد جهان امثال ماند
10 خاک شد کسری و از هر دل برون شد مهر او در مداین از بنای قصر او اطلال ماند
11 هر گهی بانگی برآید گرد شهر از مردمان آه و دردا و دریغا خواجه رفت و مال ماند
12 رفت کدبانو کلید اندر کف نوروز داد رفت خواجه ده به دست زیرک جیپال ماند
13 یک گره را خانهها در غیبت و وزر و بزه یک گره را گنجها بر طاعت و اهمال ماند
14 زین سپس شاید سنایی گر نگویی هیچ مدح زان کجا ممدوح تو خوالی پز و بقال ماند