کرد عشق ای خون دل در کوی از فضولی بغدادی غزل 24

فضولی بغدادی

آثار فضولی بغدادی

فضولی بغدادی

کرد عشق ای خون دل در کوی او رسوا مرا

1 کرد عشق ای خون دل در کوی او رسوا مرا جامه پوشان که نشناسد کسی آنجا مرا

2 چند در کوی تو باشد همنشین من رقیب برق آهم کاش یا او را بسوزد یا مرا

3 کلخنی شد منزلم بی آتش رخسار او عاقبت بنشاند بر خاک سیه سودا مرا

4 وعده قتلم نمی یابد وفایی زان پری این تغافل می کشد امروز یا فردا مرا

5 یار شمع مجلس هر بی سر و پا می شود چون نسوزد آتش غیرت ز سر تا پا مرا

6 شمع هم می گرید از بی همنشینی شام غم نی همین کشتست درد بی کسی تنها مرا

7 ترک ذوق عاشقی کردم فضولی بعد ازین نی مرا ذوقیست دنیا را نه از دنیا مرا

عکس نوشته
کامنت
comment