کرد در کشتی از عطار نیشابوری الهی نامه 4340

عطار نیشابوری

آثار عطار نیشابوری

عطار نیشابوری

کرد در کشتی یکی گبری نشست

1 کرد در کشتی یکی گبری نشست موج برخاست و شد آن کشتی ز دست

2 سخت میترسید گبر هیچ کس گفت ای آتش مرا فریاد رس

3 گفت ملاحش خموش ای ژاژ خای آتش اینجا کی شناسد سر ز پای

4 موج چون هم مردکش هم سرکش است در چنین موجی چه جای آتش است

5 گر کند اینجایگه آتش قرار تا زند یک دم برآید زو دمار

6 گبر گفت ای مرد پس تدبیر چیست گفت تسلیم است تا تقدیر چیست

7 چون برآید بحر تقدیرش بجوش شیر گردد همچو مور آنجا خموش

عکس نوشته
کامنت
comment