- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 کوهکن تعلیم خارا سفتن از استاد داشت هر چه کردار از کاوش مژگان شیرین یاد داشت
2 کوه طاقت بودم اما تا فراقت رو نمود هر سو مویم تو گوئی تیشه فرهاد داشت
3 تخم اشکی از برای دیده ما واگذار اینچنین خواهی دیار درد را آباد داشت
4 میل هر جانب که کردم سیل اشکم برده است کی سلیمان اینچنین حکم روان بر باد داشت
5 گر کلیم افتاد مقبول درش پردور نیست هم سر شوریده بودش هم دل ناشاد داشت