- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 کنک زفتی کودکی را یافت فرد زرد شد کودک ز بیم قصد مرد
2 گفت ایمن باش ای زیبای من که تو خواهی بود بر بالای من
3 من اگر هولم مخنث دان مرا همچو اشتر بر نشین میران مرا
4 صورت مردان و معنی این چنین از برون آدم درون دیو لعین
5 آن دهل را مانی ای زفت چو عاد که برو آن شاخ را میکوفت باد
6 روبهی اشکار خود را باد داد بهر طبلی همچو خیک پر ز باد
7 چون ندید اندر دهل او فربهی گفت خوکی به ازین خیک تهی
8 روبهان ترسند ز آواز دهل عاقلش چندان زند که لا تقل