1 شاهی خواهی، گدایی از دست مده آیین برهنهپایی از دست مده
2 خواهی که به جذبهای کشد یار ترا سررشته آشنایی از دست مده
1 غیر افغان، برنخیزد نغمهای ز آواز ما جز خراش سینه، ابریشم ندارد ساز ما
2 زنده فکر است دل، تا از سخن لب بسته ایم پیش ما آوازه مرگ دلست آواز ما
1 تا زنده است دل، نیست لذت پذیر دنیا کی میشود نمک سود، ماهی ز شور دریا؟!
2 چون سایه، چند افتی در پای قصر و ایوان؟ بردار دست از شهر، بگذار سر بصحرا
1 لوح دنیا از خط مهر و محبت ساده است ساده تر لوح کسی کو دل بدنیا داده است
2 داغ یاران، محنت دنیا، نفاق همدمان جمله اسباب گذشتن از جهان آماده است