-
لایک
-
ذخیره
- سوالات متداول
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 شاها بکش قطار که شهوار میکشی دامان ما گرفته به گلزار میکشی
2 قطار اشتران همه مستند و کف زنان بویی ببردهاند که قطار میکشی
3 هر اشتری میانه زنجیر میگزد چون شهد و چون شکر که سوی یار میکشی
4 آن چشمهای مست به چشمت که ساقی است گویند خوش بکش که به دیدار میکشی
5 ما کشت تو بدیم درودی به داس عشق کردی ز که جدا و به انبار میکشی
6 سکسک بدیم و توسن و در راه صدق لنگ رهوار از آن شدیم که رهوار میکشی
7 هر چند سالها ز چمن گل بچیدهایم ناگه ز چشم بد به ره خار میکشی
8 ما کی غلط کنیم به هر سو کشی بکش هر سو کشی به عشرت بسیار میکشی
9 شاهان کشند بنده بد را به انتقام تو جانب کرامت و ایثار میکشی
10 زین لطف مجرمان را گستاخ کردهای دزدان دار را خوش و بیدار میکشی
11 هر تخمه و ملول همیگویدم خموش تو کردهای ستیزه به گفتار میکشی
12 سختی کشان ز گردش این چرخ در غم اند بر رغم جمله چرخه دوار میکشی
13 ای شاه شمس مفخر تبریز نور حق تو نور نور ندره به اقطار میکشی