سعدی شیرازی

سعدی شیرازی

سعدی شیرازی
سعدی شیرازی

خرم آن بقعه که آرامگه یار از سعدی شیرازی غزل 49

غزل 49 ام از 1930 غزلیات

خرم آن بقعه که آرامگه یار آنجاست

1 خرم آن بقعه که آرامگه یار آنجاست راحت جان و شفای دل بیمار آنجاست

2 من در این جای همین صورت بی‌جانم و بس دلم آنجاست که آن دلبر عیار آنجاست

3 تنم اینجاست سقیم و دلم آنجاست مقیم فلک اینجاست ولی کوکب سیار آنجاست

4 آخر ای باد صبا بویی اگر می‌آری سوی شیراز گذر کن که مرا یار آنجاست

5 درد دل پیش که گویم غم دل با که خورم روم آنجا که مرا محرم اسرار آنجاست

6 نکند میل دل من به تماشای چمن که تماشای دل آنجاست که دلدار آنجاست

7 سعدی این منزل ویران چه کنی جای تو نیست رخت بربند که منزلگه احرار آنجاست

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر خرم آن بقعه که آرامگه یار آنجاست

شاعر شعر خرم آن بقعه که آرامگه یار آنجاست چه کسی است ؟

شاعر شعر خرم آن بقعه که آرامگه یار آنجاست سعدی شیرازی می باشد.

شعر خرم آن بقعه که آرامگه یار آنجاست در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر خرم آن بقعه که آرامگه یار آنجاست چیست ؟

قالب شعر خرم آن بقعه که آرامگه یار آنجاست غزل است

مضمون اصلی شعر خرم آن بقعه که آرامگه یار آنجاست چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
بنر