- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 خسرو دشمن شکن که صورت فتحش در سر تیغ جهانگشای توان دید
2 با سخطش، صولت عقاب توان یافت در نظرش، سایه همای توان دید
3 هندوی شب را ز گرد طره چترش بر صدف ماه مشک سای توان دید
4 زین سوی مدح وی است هرچه بتبجیل از سر ادراک عقل ورای توان دید
5 چون بفلک بر شوی ز قامت قدرش گر نتوان دید پشت پای توان دید
6 در تتق ملک حرف حبر فلک را زان دل و طبع لطیفه زای توان دید
7 پرده گی غیت را بدیده ی فکرش در نفسی صد هزار جای توان دید
8 جمله بتفهیم شهریار جهان است هر هنری کز من گدای توان دید
9 در دل خیناگر است مطربی ار چند صورت زخمه ز چنگ و نای توان دید
10 گوهر بختی برد خزانه و لیکن دبدبه بر درگه درای توان دید
11 بندگی آنجا رسد که چهره مستی هم بمی لعل جان فزای توان دید
12 آینه ی بیوه گان هم آن بنماید هرچه بجام جهان نمای توان دید