-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 خسروا خاقانی عذرا سخن هندوی توست هندوئی را ترک عذرا دادی احسنت ای ملک
2 او غلام داغ بر رخ عنبر درگاه توست عنبری را در دریا دادی احسنت ای ملک
3 خادمش گردند خاتونان خرگاه فلک تا ورا خاتون یغمادادی احسنت ای ملک
4 برقراخان شب و آقسنقر روز از شرف در طغان شاهیش طغرا دادی احسنت ای ملک
5 روی در دریای دولت، پشت بر کوه بقا کز جوار حضرتش جا دادی احسنت ای ملک
6 برگرفتی آب از خاک سیه خورشیدوار راوقش کردی و بالا دادی احسنت ای ملک
7 چون ز دار الظلم شروان ناتوانش یافتی شربت عدلش مصفا دادی احسنت ای ملک
8 چون غریبش یافتی چون عقل و چون عقل از جهان خانهٔ بالاش ماوی دادی احسنت ای ملک
9 ساختی کاخ سلیمان جای بانوی سبا پس به دست مرغ گویا دادی احسنت ای ملک
10 مرغ را دیدی که عنقا مهر و زال اندیشه بود خانهٔ رستم به عنقا دادی احسنت ای ملک
11 بهمن اسفندیاری کاخ رستم سیستان سیستان را بهمنآسا دادی احسنت ای ملک
12 خانه چون خلد است و من چون آدمم زیرا مرا حور گندمگون حسنا دادی احسنت ای ملک
13 نایب یزدان توئی امروز و چون یزدان مرا خلد بخشیدی و حورا دادی احسنت ای ملک