1 خورشید چو بیند ای ملک رای تورا وین فر و جمال عالم ارای تورا
2 جوینده شود بزمگه و جای تو را تا سجده برد خاککف پای تورا
اولین نفری باشید که نظر میدهید
این شعر چه حسی در تو زنده کرد؟ برداشتت رو بنویس، تعبیرت رو بگو، یا پرسشی که در ذهنت اومده رو مطرح کن.
1 هر روزکه خورشید سر ازکوه برآرد از فتح و ظفر شاه جهان را خبر آرد
2 گوییکه همی پوید بیک توبه تعجیل تا نامه فتح و ظفر از راه در آرد
1 ای خسروی که مشرق و مغرب بهم توراست وی داوری که هم عرب و هم عجم تو را است
2 در شرق و غرب خلق خدا جمله شاکرند فضل خدای و رحمت او لاجرم تو راست
1 در معزالدین ملکشاه آفتاب دین و داد روز عید روزهداران فرخ و فرخنده باد
2 خسرو پیروزبخت و داور یزدانپرست شاه خاقان گوهر و سلطان سلجوقی نژاد
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به