برون خرام و قدم نه از بابافغانی شیرازی غزل 18

بابافغانی شیرازی

آثار بابافغانی شیرازی

بابافغانی شیرازی

برون خرام و قدم نه رکاب زرین را

1 برون خرام و قدم نه رکاب زرین را نگارخانه ی چین ساز خانه ی زین را

2 بپابوس تو دست از وجود خود شستم نثار، جوهر جانست ساق سیمین را

3 چو طوطیم هوس شکرست، با تو که گفت که طوق گردن من ساز دست رنگین را

4 رهین دیده ی شب زنده دار خویشتنم که تلخ کرده برای تو خواب شیرین را

5 بر آستان تو هستند ناظران که زچرخ بتیر آه فرود آورند پروین را

6 صبا چگونه کند پرده داری حرمی که رازدار ندانند شمع بالین را

7 هنر فضیلت شخصست و چابکی، آری بتاج و بهله ی زرین چه فخر شاهین را

8 سفید ساختم از گریه چشم و در طلبم که در کنار کشم آن نهال نسرین را

9 فغان که آرزوی پایبوس شاه وشی زدست برد فغانی بیدل و دین را

عکس نوشته
کامنت
comment