خاقانیا به دولت ایام از خاقانی شروانی قطعه‌ 79

1 خاقانیا به دولت ایام دل منه کایام هفته‌ای است خود آن هفته نیز نیست

2 روز و شب است سیم سیاه و زر سپید بیرون ازین دو عمر تو را یک پشیز نیست

3 چرخ است خوشه‌ای به زکاتش مدار چشم کان صاع کو دهد دو کری یک قفیز نیست

4 چون در زمانه چیز نداری خرد چه سود کن را که چیز نیست خرد هیچ چیز نیست

5 بر خوشی حیات مشو غره کآسمان سیاف پیشه‌ای‌ست که او را تمیز نیست

6 آن، بز نگر که در پی طفلی همی رود بهر مویزکی که جز آنش عزیز نیست

7 روزی به دست طفل شود کشته بی‌گمان چون بنگری گلو بر بز جز مویز نیست