1 خاقانیا به سوک خراسان سیاه پوش که اصحاب فقه گرد سوادش سپاه برد
2 عیسی به حکم رنگرزی بر مصیبتش نزدیک آفتاب لباس سیاه برد
3 دهر از سر محمد یحیی ردا فکند گردون ز فرق دولت سنجر کلاه برد
1 آنها که محققان راهند در مسند فقر پادشاهند
2 در رزم، یلان بینبردند در بزم، سران بیکلاهند
1 حاشا که مرا جز تو در دیده کسی باشد یا جز غم عشق تو در دل هوسی باشد
2 کس چون تو نشان ندهد در کل جهان لیکن چون این دل هر جائی هر جای بسی باشد
1 تیره زلفا بادهٔ روشن کجاست دیر وصلا رطل مرد افکن کجاست؟
2 جرعه زراب است بر خاکش مریز خاک مرد آتشین جوشن کجاست؟