- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 آب خضر از لب لعل تو نه من جویم و بس چون سکندر طلبد چشمه ی حیوان همه کس
2 خط آزادی و منشور سرافرازی یافت سرو تا بندگی قد تو را کرد هوس
3 در خم زلف تو مرغ دل دیوانه اسیر هم چو دزدی که شود بسته به زنجیر عسس
4 طپد از هجر گل روی تو در سینه دلم بلبل آری چه کند غیر طپیدن، به قفس
5 یار در محمل و مرغ دلم از سوز نوا شور در قافله افکند، به آهنگ جرس
6 شب وصل است مکن زمزمه ای مرغ سحر تو هم ای صبح خدا را، مکش از سینه قفس
7 می فروشد لب شیرین تو شکر، لیکن راه بر مشتریان بسته، رقیبان چو مگس
8 گر به گنجور تو نالد فرزین شاطرش حلقه به گوشت کند از نعل فرس
9 خاصه داماد ملک، دوست محمد که جهان بود اندر نظر همت او کم زعدس