- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 عشق کو تا شحنهٔ حسرت به زندانم کشد انتقال عهد فارغ بالی از جانم کشد
2 بر در میخانه من خواهم که آید غمزه مست گه میانم گیرد و گاهی گریبانم کشد
3 پر نگاهی کو که چون بر دل گشاید تیر ناز از پی هم سد نگه تازد که پیکانم کشد
4 سرمهای خواهم که جز یک رو نبینم ، عشق کو تا به میل آتشین در چشم گریانم کشد
5 گلشن شوقی هوس دارم که رضوان از بهشت بر در باغ آید و سوی گلستانم کشد
6 وعده گاهی کو که چون نومید برخیزم ز وصل دست امید وفای وعده دامانم کشد
7 در کدامین چشم جویم آن نگاه بردگی کاشکارا گویدم برخیز و پنهانم کشد
8 آن غزالی را که وحشی خواهد ار واقع شود دهر بس نیت که از طبع غزلخوانم کشد