کی از سنایی غزنوی حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه 8

سنایی غزنوی

آثار سنایی غزنوی

سنایی غزنوی

کی چشی طعم و لذّت قرآن

1 کی چشی طعم و لذّت قرآن چون زبان بردی و نبردی جان

2 از درِ تن به منظر جان آی به تماشای باغ قرآن آی

3 تا به جان تو جلوه بنماید آنچه بود آنچه هست وانچ آید

4 تر و خشک جهان درون و برون آنچه موجود شد به کن فیکون

5 حکمهایی که گشت ازو محکوم همه گردد ترا ازو معلوم

6 بشنواند ترا صفات حدای گشته پیشت به صدق قصّه سرای

7 مستمع چون کند سماع کلام گیردش نطق موی بر اندام

8 تا ببینی به دیدهٔ اخلاص چون بخوانی تو سورهٔ اخلاص

9 صورتی همچو سرو غاتفری نظم او چون بنفشهٔ طبری

10 نصب و رفعش چو عرش و چون کرسی گر تو از مرشد خرد پرسی

11 جرّ و جزم وی از طریق قدم لوح محفوظ و سرِّ سیر قلم

12 حرفها بال روح و پردهٔ نور نقطه‌ها خال مُشک بر رخ حور

13 این چنین درنگر به صورت او چون بخوانی تو سرِّ سورت او

14 تا الف را درون رای آرد با و تا را به زیر پای آرد

15 تا فروشد به جای جان و خرد صورت خوب را به هشدهٔ بد

16 زانکه در کوی عشق و حدّت هنگ بیش از این قیمتی نیارد رنگ

17 بوتهٔ شهوت امتحانش کند پس از آن همچو زرّ کانش کند

18 پس دگرباره بوته‌ای سازد تا درو غِشّ و خشم بگذارد

19 پس چو نرمش کند فرو ساید تا بدو تاج را بیاراید

20 هرکرا ملک عقل و دین باشد افسر و تاج او چنین باشد

21 سخنی کز تو گشت آلوده گرچه نیکوست هست بیهوده

22 باد اگرچه خوش آمد و دلکش بر حدث بگذرد نماند خوش

عکس نوشته
کامنت
comment