- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 کاملی گفتست از پیران راه هر که عزم حج کند از جایگاه
2 کرد باید خان ومانش را وداع فارغش باید شد از باغ وضیاع
3 خصم را باید خوشی خشنود کرد گر زیانی کرده باشی سود کرد
4 بعد از آن ره رفت روز و شب مدام تا شوی تو محرم بیت الحرام
5 چون رسیدی کعبه دیدی چیست کار آنکه نه روزت بود نه شب قرار
6 جز طوافت کار نبود بر دوام کار سرگردانیت باشد مدام
7 تا بدانی تو که در پایان کار نیست کس الا که سرگردان کار
8 عاقبت چون غرق خون افتادنست همچو گردون سرنگون افتادنست
9 آنچه میجوئی نمیآید بدست وز طلب یک لحظه مینتوان نشست