1 کافر عشقم و سودای بتانم دین است زاهد از حق مگذر دینی اگر هست این است
2 روز نوروز خط سبز و لب نوشین است مژده ایدل که بهار آمد و فروردین است
3 بتمنای طبیبی که ببالین آمد شب و روزم سر سودا زده بر بالین است
1 قاسم آن نوباوۀ باغ حسن گوهر شاداب دریای محن
2 شیر مست جام لبریز بلا تازه داماد شهید کربلا
1 ای نصرّ لعمرک افسر شاهی تو جبریل فرومانده ز همراهی تو
2 اینجا که محمد رسول اللهی آگاه نیم زلی مع اللّهی تو
1 ای شاه بدرگهت پناه آوردم بر خاک درت روی سیاه آوردم
2 طاعت چو نبود بر بساط کرمت یکعمر بر هوا ره گناه آوردم