1 کافر عشقم و سودای بتانم دین است زاهد از حق مگذر دینی اگر هست این است
2 روز نوروز خط سبز و لب نوشین است مژده ایدل که بهار آمد و فروردین است
3 بتمنای طبیبی که ببالین آمد شب و روزم سر سودا زده بر بالین است
1 چه سرودیست که اینمرغ خوش الحان آورد مژده باد بهاری بگلستان آورد
2 گو بمرغان زطرب نغمه داود کشید بچمن باد صبا تخت سلیمان آورد
1 آغشته بخون پیکر شاه مدنی بین درۀ نجفی رنگ عقیق یمنی بین
2 چون پردۀ بادام کفن در تن اکبر گلگون کفنی بنگر و گل پیرهنی بین
1 آن نه زلفیست که پیچیده بدور ذقن است چنبر لاله و نسرین و گل و یاسمن است
2 آن نه چشمست و نه ابرو و نه مژگان دراز آفت جان و بلای سر و آزار تن است