سعدی شیرازی

سعدی شیرازی

سعدی شیرازی
سعدی شیرازی

شادی به روزگار گدایان از سعدی شیرازی غزل 106

غزل 106 ام از 1930 غزلیات

شادی به روزگار گدایان کوی دوست

1 شادی به روزگار گدایان کوی دوست بر خاک ره نشسته به امید روی دوست

2 گفتم به گوشه‌ای بنشینم ولی دلم ننشیند از کشیدن خاطر به سوی دوست

3 صبرم ز روی دوست میسر نمی‌شود دانی طریق چیست تحمل ز خوی دوست

4 ناچار هر که دل به غم روی دوست داد کارش به هم برآمده باشد چو موی دوست

5 خاطر به باغ می‌رودم روز نوبهار تا با درخت گل بنشینم به بوی دوست

6 فردا که خاک مرده به حشر آدمی کنند ای باد خاک من مطلب جز به کوی دوست

7 سعدی چراغ می‌نکند در شب فراق ترسد که دیده باز کند جز به روی دوست

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر شادی به روزگار گدایان کوی دوست

شاعر شعر شادی به روزگار گدایان کوی دوست چه کسی است ؟

شاعر شعر شادی به روزگار گدایان کوی دوست سعدی شیرازی می باشد.

شعر شادی به روزگار گدایان کوی دوست در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر شادی به روزگار گدایان کوی دوست چیست ؟

قالب شعر شادی به روزگار گدایان کوی دوست غزل است

مضمون اصلی شعر شادی به روزگار گدایان کوی دوست چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
بنر