جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)
جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

ای از جلال الدین محمد مولوی(مولانا) غزل 2613

غزل 2613 ام از 6329 غزلیات

ای شادی آن روزی کز راه تو بازآیی

1 ای شادی آن روزی کز راه تو بازآیی در روزن جان تابی چون ماه ز بالایی

2 زان ماه پرافزایش آن فارغ از آرایش این فرش زمینی را چون عرش بیارایی

3 بس عاقل پابسته کز خویش شود رسته بس جان که ز سر گیرد قانون شکرخایی

4 زین منزل شش گوشه بی‌مرکب و بی‌توشه بس قافله ره یابد در عالم بی‌جایی

5 روشن کن جان من تا گوید جان با تن کامروز مرا بنگر ای خواجه فردایی

6 تو آبی و من جویم جز وصل تو کی جویم رونق نبود جو را چون آب بنگشایی

7 ای شاد تو از پیشی یعنی ز همه بیشی والله که چو با خویشی از خویش نیاسایی

8 در جستن دل بودم بر راه خودش دیدم افتاده در این سودا چون مردم صفرایی

9 شمس الحق تبریزی پالود مرا هجرت جز عشق نبینی گر صد بار بپالایی

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر ای شادی آن روزی کز راه تو بازآیی

شاعر شعر ای شادی آن روزی کز راه تو بازآیی چه کسی است ؟

شاعر شعر ای شادی آن روزی کز راه تو بازآیی جلال الدین محمد مولوی(مولانا) می باشد.

شعر ای شادی آن روزی کز راه تو بازآیی در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر ای شادی آن روزی کز راه تو بازآیی چیست ؟

قالب شعر ای شادی آن روزی کز راه تو بازآیی غزل است

مضمون اصلی شعر ای شادی آن روزی کز راه تو بازآیی چیست؟

این شعر در دسته‌بندی اجتماعی, شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن اجتماعی, شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, می‌نوشی است.
بنر