راحتی جان را به گفتار ای از سنایی غزنوی غزل 168

سنایی غزنوی

سنایی غزنوی

سنایی غزنوی

راحتی جان را به گفتار ای پسر

1 راحتی جان را به گفتار ای پسر آفتی دل را به کردار ای پسر

2 هر چه باید داری از خوبی ولیک نیست کردارت چو گفتار ای پسر

3 مهر و ماهی گر بدندی مهر و ماه سرو قد و لاله رخسار ای پسر

4 بشکنی بازار خوبان جهان چون فرود آیی به بازار ای پسر

5 خلقی از کار تو سرگردان شدند تا کجا خواهد شدن کار ای پسر

6 همچو یعقوبند گریان زان که تو یوسف عصری به دیدار ای پسر

7 عشق تو چون پای بند خلق شد دست را آهسته بردار ای پسر

8 عاشق‌ست اکنون سنایی بر تو زار رحم کن بر عاشق زار ای پسر

عکس نوشته
کامنت
comment