جان نخواهد که شود ز آتش از فیض کاشانی غزل 1109

فیض کاشانی

آثار فیض کاشانی

فیض کاشانی

جان نخواهد که شود ز آتش شوق تو خلاص

1 جان نخواهد که شود ز آتش شوق تو خلاص ماهی دلشده در بحر خیالت غواص

2 به هواداری تو شمع صفت از سر سوز کردم ایثار تن خویش ز روی اخلاص

3 هم چو پروانه بر شمع جمال تو تمام تا نسوزم نشوم ز آتش آن نشأه خلاص

4 کیمیای نظر آل نبی خاک مرا زر خالص کند ار چند بود همچو رصاص

5 قدر این طایفه را تا نشناسد مؤمن نشود در حرم حضرت حق خاص الخاص

6 قدر این قوم مقرب نشناسد عامی بعد از این فیض مگو این سخنان جز به خواص

عکس نوشته
کامنت
comment