جان به استقبال جانان می‌رود از خالد نقشبندی غزل 25

خالد نقشبندی

خالد نقشبندی

خالد نقشبندی

جان به استقبال جانان می‌رود

1 جان به استقبال جانان می‌رود تشنه سوی آب حیوان می‌رود

2 بلبل شیدا شد آزاد از قفس سوی گلگشت گلستان می‌رود

3 زین عجایب‌تر چه باشد در جهان مهر را شب‌پره مهمان می‌رود

4 تا ز کف دامان یارم شد برون خونم از مژگان به دامان می‌رود

5 در فراقش صبر کردن چون توان؟ جسم اگر باز ایستد جان می‌رود

6 کرد خالد دامن از لعلت یمن سوی سامان بدخشان می‌رود

عکس نوشته
کامنت
comment