- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ای جان فدای جمله به شمشیر جنگ تو کس در جهان ندید سواری به تنگ تو
2 تا زد کمان ابروی تو تیر غمزه را این بس ولی که گشت نشان خدنگ تو
3 گر همچوعود سوزم و چون نی فغان کنم نبود خلاص رشته جان را ز چنگ تو
4 فارغ شدی دماغ ز بوی گل و بوی گل وسمن گر یار هر یکی نشدی آب و رنگ تو
5 چون شیشه ایست این دل پر خون شاهدی او را کجاست تاب دل همچو سنگ تو