1 به گوش جان رهی منهی ای ندا در داد ز حضرت احدی لا اله الا الله
2 که ای عزیز کسی را که خواریست نصیب حقیقت آنکه نیابد به زور منصب و جاه
3 به آب زمزم و کوثر سفید نتوان کرد گلیم بخت کسی را که بافتند سیاه
اولین نفری باشید که نظر میدهید ✨
1 بنال بلبل اگر با مَنَت سرِ یاریست که ما دو عاشق زاریم و کارِ ما زاریست
2 در آن زمین که نسیمی وزد ز طُرِّهٔ دوست چه جایِ دم زدنِ نافههای تاتاریست
1 جانْ بی جمالِ جانان میلِ جهان ندارد هر کس که این ندارد حقّا که آن ندارد
2 با هیچ کس نشانی زان دِلْسِتان ندیدم یا من خبر ندارم یا او نشان ندارد
1 صحنِ بُستان ذوق بخش و صحبتِ یاران خوش است وقت گل خوش باد کز وی وقتِ میخواران خوش است
2 از صبا هر دم مشامِ جانِ ما خوش میشود آری آری طیبِ انفاسِ هواداران خوش است
1 ما ز یاران چشم یاری داشتیم خود غلط بود آنچه ما پنداشتیم
2 تا درخت دوستی بر کی دهد حالیا رفتیم و تخمی کاشتیم
1 جای حضور و گلشن امن است این سرای زین در به شادمانی و عیش وطرب در آی
2 ای کاخ دولتی تو چه کاخی که مدرج است در شاخسار گلشن تو سایه همای
1 هر دوست که دم زد ز وفا دشمن شد هر پاکروی که بود تردامن شد
2 گویند شب آبستن و این است عجب کاو مرد ندید از چه آبستن شد
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به
دیدگاهها **