-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 جان منست او هی مزنیدش آن منست او هی مبریدش
2 آب منست او نان منست او مثل ندارد باغ امیدش
3 باغ و جنانش آب روانش سرخی سیبش سبزی بیدش
4 متصلست او معتدلست او شمع دلست او پیش کشیدش
5 هر که ز غوغا وز سر سودا سر کشد این جا سر ببریدش
6 هر که ز صهبا آرد صفرا کاسه سکبا پیش نهیدش
7 عام بیاید خاص کنیدش خام بیاید هم بپزیدش
8 نک شه هادی زان سوی وادی جانب شادی داد نویدش
9 داد زکاتی آب حیاتی شاخ نباتی تا به مزیدش
10 باده چو خورد او خامش کرد او زحمت برد او تا طلبیدش