جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)
جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جان از جلال الدین محمد مولوی(مولانا) غزل 883

غزل 883 ام از 6329 غزلیات

جان من و جان تو بود یکی ز اتحاد

1 جان من و جان تو بود یکی ز اتحاد این دو که هر دو یکیست جز که همان یک مباد

2 فرد چرا شد عدد از سبب خوی بد ز آتش بادی بزاد در سر ما رفت باد

3 گشت جدا موج‌ها گر چه بد اول یکی از سبب باد بود آنک جدایی بزاد

4 جام دوی درشکن باده مده باد را چون دو شود پادشاه شهر رود در فساد

5 روز فضیلت گرفت زانک یکی شمع داشت هر طرفی شب ز عجز شمع و چراغی نهاد

6 گر چه ز رب العباد هر نفسی رحمتست کی بود آن دم که رب ماند و فانی عباد

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر جان من و جان تو بود یکی ز اتحاد

شاعر شعر جان من و جان تو بود یکی ز اتحاد چه کسی است ؟

شاعر شعر جان من و جان تو بود یکی ز اتحاد جلال الدین محمد مولوی(مولانا) می باشد.

شعر جان من و جان تو بود یکی ز اتحاد در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر جان من و جان تو بود یکی ز اتحاد چیست ؟

قالب شعر جان من و جان تو بود یکی ز اتحاد غزل است

مضمون اصلی شعر جان من و جان تو بود یکی ز اتحاد چیست؟

این شعر در دسته‌بندی اجتماعی, شعر فارسی, شعر کوتاه, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن اجتماعی, شعر فارسی, شعر کوتاه, می‌نوشی است.
بنر