- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 دوست جو از برادران بگسل که برادر کند پر آذر دل
2 کِه بود غمز بر پدر خواند مِه بود بر تو خواجگی راند
3 تا پدر زنده با تو دمسازست چون پدر مرد خصم و انبازست
4 گر دو نیمه کنی برو سیمت ور نه در دم کند به دو نیمت
5 نه برادر بود به نرم و درشت کز برای شکم بود هم پشت
6 عقل نبود برادری کردن از پی رنج دل جگر خوردن
7 رنج دل باشد و عنای جگر به برادر دویدن از مادر
8 نه قبولش خوش و نه کردن رد همچو اعراب و همزه بر ابجد