جانان نظری کو ز وفا داشت از وحشی بافقی غزل 122

وحشی بافقی

آثار وحشی بافقی

وحشی بافقی

جانان نظری کو ز وفا داشت ندارد

1 جانان نظری کو ز وفا داشت ندارد لطفی که از این پیش به ما داشت ندارد

2 رحمی که به این غمزده‌اش بود نماندست لطفی که به این بی سرو پا داشت ندارد

3 آن پادشه حسن ندانم چه خطا دید کان لطف که نسبت به گدا داشت ندارد

4 گر یار خبردار شود از غم عاشق جوری که به این قوم روا داشت ندارد

5 وحشی اگر از دیده رود خون عجبی نیست کان گوشهٔ چشمی که به ما داشت ندارد

عکس نوشته
کامنت
comment