1 جانا کجا شدی که ز بهر تو غم خوریم هر ساعت از غمان تو آشفته دلتریم
2 لیلی دیگری تو به خوبی و دلبری ما در غم فراق تو مجنون دیگریم
3 ما را به عشقت اندر بیکار شد دو دست یک دست بر دلیم و دگردست بر سریم
1 به فال فرخ و روز مبارک از بغداد شه ملوک سوی دارملک روی نهاد
2 ز رای و همت عالی به مدت شش ماه هزار سیرت نیکو نهاد در بغداد
1 عید اَضْحیٰ رسم و آیین خلیل آزرست عیدفطر اندر شریعت سنت پیغمبرست
2 هر دو عید ملت است و زینت است اسلام را عید دولت طلعت میمون سلطان سنجرست
1 ای سروری که قول تو چون وحی منزل است کارت چون معجزات رسولان مُرسَل است
2 عالی دو آیت است علا و بها بهم در شان دین و دولت تو هر دو منزل است