جانا! دل من چون دهن تنگ تو از حیدر شیرازی غزل 29

حیدر شیرازی

آثار حیدر شیرازی

حیدر شیرازی

جانا! دل من چون دهن تنگ تو تنگ است

1 جانا! دل من چون دهن تنگ تو تنگ است پشتم ز خیال سر زلف تو چو چنگ است

2 پای دلم از بهر تو در بحر محیط است کام دلم از کام تو در کام نهنگ است

3 بر حال من زار جگرخوار نبخشی آن دل که تو داری مگر از آهن و سنگ است

4 خونم بخوری، دل ببری، چهره بپوشی ای ماه پری چهره نگویی که چه ینگ است

5 شکرانه دهم جان و کنم آشتی از نو گر زآنکه ترا با من دل سوخته جنگ است

6 آن چشم خویش دلکش سرمست جهانگیر ترکی است کمان دار که با تیر خدنگ است

7 از خوی تو بیداد کشد حیدر بیدل خوی تو چه خوبی است مگر خوی پلنگ است؟

عکس نوشته
کامنت
comment