- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 جانا! دل من چون دهن تنگ تو تنگ است پشتم ز خیال سر زلف تو چو چنگ است
2 پای دلم از بهر تو در بحر محیط است کام دلم از کام تو در کام نهنگ است
3 بر حال من زار جگرخوار نبخشی آن دل که تو داری مگر از آهن و سنگ است
4 خونم بخوری، دل ببری، چهره بپوشی ای ماه پری چهره نگویی که چه ینگ است
5 شکرانه دهم جان و کنم آشتی از نو گر زآنکه ترا با من دل سوخته جنگ است
6 آن چشم خویش دلکش سرمست جهانگیر ترکی است کمان دار که با تیر خدنگ است
7 از خوی تو بیداد کشد حیدر بیدل خوی تو چه خوبی است مگر خوی پلنگ است؟