- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 جام جم مظهر اعظم دل درویشان است نخبهٔ جملهٔ عالم دل درویشان است
2 طاعت و زهد ریائی همه بیحاصلی است بجز از عشق که او حاصل درویشان است
3 نقد عالم همه قلب است ولی نقد صحیح کیمیای نظر کامل درویشان است
4 بی نیاز از دو جهان زندهٔ جاوید شود هر که از فقر و فنا بسمل درویشان است
5 رجعت آل چو قائم به فنا در آل است جذب این سلسله بر کاهل درویشان است
6 بگذر از مرحله ریب و ریا ای سالک رو بصدق آر که سر منزل درویشان است
7 آن مغاکی که بود کوی خموشان نامش دانی البته که او محفل درویشان است
8 آتش آن نیست که در وادی ایمن زدهاند آتش آنست که اندر دل درویشان است
9 باید اسرار گهر سفت و دُرر ّبهر نثار که نه هر سنگ و گلی قابل درویشانست