کمال‌الدین اسماعیل

کمال‌الدین اسماعیل

کمال‌الدین اسماعیل
کمال‌الدین اسماعیل

تاب جمال تو آفتاب از کمال‌الدین اسماعیل غزل 49

غزل 49 ام از 1618 غزلیات

تاب جمال تو آفتاب ندارد

1 تاب جمال تو آفتاب ندارد با خم زلفت بنفشه تاب ندارد

2 کرد دلم شب خوش خیالت از یراک دیده درین عهد چشم خواب ندارد

3 غمزۀ خود را بآب چشم جلاده تیغ چه رونق دهد که آب ندارد؟

4 گفتمش : از من لب تو بوسه که پذرفت یا بدهد، یا مرا عذاب ندارد

5 گفت: اگر صبر می کنی بکن، ارنی رو که مرا این همه شتاب ندارد

6 آنک ترا دور کرد از برم ای یار شرم ازین چشم اشک تاب ندارد؟

7 بر من اگر سایه نفکنی رسدت، زانک ذرّه یی از حسنت آفتاب ندارد

8 سوخته باد آنکه روی خوب تو بنهفت این سخنم روی در نقاب ندارد

9 هر چه توانی بکن، عتاب مفرمای با تو دلم طاقت عتاب ندارد

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر تاب جمال تو آفتاب ندارد

شاعر شعر تاب جمال تو آفتاب ندارد چه کسی است ؟

شاعر شعر تاب جمال تو آفتاب ندارد کمال‌الدین اسماعیل می باشد.

شعر تاب جمال تو آفتاب ندارد در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر تاب جمال تو آفتاب ندارد چیست ؟

قالب شعر تاب جمال تو آفتاب ندارد غزل است

مضمون اصلی شعر تاب جمال تو آفتاب ندارد چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
ویدیویی