فیض کاشانی

فیض کاشانی

فیض کاشانی
فیض کاشانی

جمال یار که پیوست بی قرار از فیض کاشانی غزل 108

غزل 108 ام از 1187 غزلیات

جمال یار که پیوست بی قرار خود است

🌙 حالت شب شماره بیت
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • 6
  • 7
  • 8

1 جمال یار که پیوست بی قرار خود است چه در قفا و چه در جلوه در قرار خود است

2 همیشه واله نقش و نگار خویشتن است مدام شیفتهٔ زلف تا بدار خود است

3 هم اوست آینه هم شاهد است و هم مشهود بزیر زلف و خط و خال پرده دار خود است

4 هم اوست عاشق و معشوق و طالب و مطلوب براه خویش نشسته در انتظار خود است

5 برای خود بود و عندلیب گلشن خود هوای کس نکند سبزه و بهار خود است

6 بکام کس نشود هرگز آنکه خود کامست بحال غیر نپردازد آنکه یار خود است

7 بگوی فیض سخنها که کس نمی فهمد بقدر دانش خود هر کسی بکار خود است

8 مدام خون جگر میخورد زپهلوی خود چو لاله این دل سرگشته داغدار خود است

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر جمال یار که پیوست بی قرار خود است

شاعر شعر جمال یار که پیوست بی قرار خود است چه کسی است ؟

شاعر شعر جمال یار که پیوست بی قرار خود است فیض کاشانی می باشد.

شعر جمال یار که پیوست بی قرار خود است در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 11 سروده شده است.

قالب شعر جمال یار که پیوست بی قرار خود است چیست ؟

قالب شعر جمال یار که پیوست بی قرار خود است غزل است

مضمون اصلی شعر جمال یار که پیوست بی قرار خود است چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, می‌نوشی است.