-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 جمال شاه سخا بود و بود تاج سرم وحید گنج هنر بود و بود عم به سرم
2 به سوی این دو یگانه به موصل و شروان دلی است معتکف و همتی است برحذرم
3 هنر بدرد ز دندان تیز سین سخا دلم درید و بخائید گوشهٔ جگرم
4 سخا بمرد و مرا هر که دید از غم و درد گریست بر من و حالم چو دید در بدرم
5 منم غریق غم و اندهان که در شب و روز غم جمال برم و انده وحید خورم