- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 جلایر هر دو چشمش سرمه دارد ز پوشن یک عبا، یک ترمه دارد
2 قبای عاقری پوشد بغل بند کلاهش از عرق گاهی کند گند
3 فرنگی باشدش ار خالقی چیت مصونا عن جنود البئر والبیت
4 قصب دوزد همیشه زیر جامه قرینا بالسعاده و السلامه
5 به دستش گرفتد پول حلالی خرد از ترمه کشمیر شالی
6 قصب تنبان و پیراهن کتان است به پا جوراب کار اصفهان است
7 کمربندد ولی از بهرخدمت شود بیگلربیگی، در شهر خدمت
8 ز چرم ساغری درپاکند کفش برون آرد ز پا هر جا بود فرش