قائم مقام فراهانی

قائم مقام فراهانی

قائم مقام فراهانی
قائم مقام فراهانی

جلایر چند از قائم مقام فراهانی جلایرنامه 19

جلایرنامه 19 ام از 251 جلایرنامه

جلایر چند مغموم و حزینی

🌙 حالت شب
شماره بیت
اندازه متن
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • 6
  • 7
  • 8
  • 9
  • 10
  • 11
  • 12
  • 13
  • 14
  • 15
  • 16
  • 17
  • 18
  • 19
  • 20
  • 21
  • 22
  • 23
  • 24
  • 25
  • 26
  • 27
  • 28
  • 29

1 جلایر چند مغموم و حزینی به بیت الحزن با غم هم نشینی؟

2 چو مرغی بینمت پرها شکسته به بند غم دو پایت سخت بسته

3 به زندان غمت محبوس بینم ز عمر و زندگی مایوس بینم

4 غذایت از چه رو خون جگر شد دو دستت را ز غم دایم به سر شد؟

5 نشینی تا به کی تنها شب و روز کجا آید ترا آن صبح فیروز؟

6 ز پروانه طریق عشق آموز پر مرغ هوس را زودتر سوز

7 چرا دائم فلک با تو به کین است به هر آزاده ای گویا چنین است؟

8 چه خوش گفت این سخن را نکته دانی طبیبی، حاذقی، شیرین زبانی

9 که من خوی جهان را می شناسم سرشت آسمان را می شناسم

10 «فلک را عادت دیرینه این است که با آزادگان دائم به کین است»

11 «به دل ها بی سبب کین دارد این زال نه دین دارد نه آئین دارد این زال»

12 بگو: اندوهت آخر از چه چیز است که خون دل ز چشمت چشمه خیزست؟

13 تو که دائم ثنا گستر به شاهی چو باشد لطف شه، دیگر چه خواهی؟

14 به بزم خلد آئینش شب و روز مشرف می شوی ای روز فیروز

15 تفقدها از آن خسرو به بینی چه غم داری که در کنجی نشینی؟

16 اگر داری شکایت از زمانه مترس و عرض کن با یک فسانه

17 که شه باب امید و مرحمت هست چو کردی عرض، ز آن غم ها توان است

18 به هر جا در بمانی دست گیرست چرا که قلب پاک او منیرست

19 بباید عرض و درد خویش گفتن که دیده درد از درمان نهفتن؟

20 بگو: آخر به هر دردست درمان چرا داری حواس خود پریشان؟

21 ندانی این جهان بی اعتبارست نه در کارش کسی را اختیارست؟

22 بباید ساخت با او گر نسارد عتابش بیش و کم گاهی نوازد

23 به بین جز صبر او را چاره باشد که در بندش هزار آواره باشد

24 جواب ما صوابی ار تو داری بگو: ورنه مکن این قدر زاری

25 بلی انصاف این است آن چه گفتی سخن را چون در ناسفته سفتی

26 دلی خون باشدم از چرخ گردون روان زان است اشگم هم چو جیحون

27 گهی بارم دهد دربار شاهی گهی محروم سازد بی گناهی

28 به سر داده است عشق خدمت شاه ولی محروم دارد گاه و بی گاه

29 ازین محرومیش دل ریش و زارست که این ظلمی به او از روزگارست

شعر قالب : جلایرنامه سبک : بازگشت ادبی
عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر جلایر چند مغموم و حزینی

شاعر شعر جلایر چند مغموم و حزینی چه کسی است ؟

شاعر شعر جلایر چند مغموم و حزینی قائم مقام فراهانی می باشد.

شعر جلایر چند مغموم و حزینی در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 13 سروده شده است.

قالب شعر جلایر چند مغموم و حزینی چیست ؟

قالب شعر جلایر چند مغموم و حزینی جلایرنامه است

سبک شعر جلایر چند مغموم و حزینی چیست ؟

سبک شعر جلایر چند مغموم و حزینی سبک بازگشت ادبی است

مضمون اصلی شعر جلایر چند مغموم و حزینی چیست؟

این شعر در دسته‌بندی اجتماعی, شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن اجتماعی, شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
قائم مقام فراهانی

جلایر چند از قائم مقام فراهانی جلایرنامه 19

جلایرنامه 19 ام از 251 جلایرنامه
بنر