جفا بر کسی بیش ازین از اوحدی مراغه‌ای غزل 848

اوحدی مراغه‌ای

آثار اوحدی مراغه‌ای

اوحدی مراغه‌ای

جفا بر کسی بیش ازین چون کنی؟

1 جفا بر کسی بیش ازین چون کنی؟ که هر دم به نوعی دلش خون کنی

2 تو روزی ز دست غم خود مرا به صحرا دوانی و مجنون کنی

3 نگویم به کس حال بیداد تو که ترسم بگویند و افزون کنی

4 نمی‌دارم از دامنت دست باز گرم دامن دیده جیحون کنی

5 برآنی که بر من کنی رحمتی چه سودم دهد؟ گر نه اکنون کنی

6 نبود این گمان اوحدی را بتو که با او دل خود دگرگون کنی

عکس نوشته
کامنت
comment